درحالی که آینده حملونقل شهری در جهان بهسوی برقیسازی و کاهش آلایندگیها پیش میرود، انتخاب میان ون و مینیبوس در نسخههای تمامبرقی بهیکی از دغدغههای مهم در سیاستگزاری شهری و ناوگان عمومی بدل شده است. وسایلنقلیه سبک و نیمهسنگین همواره نقش پررنگی در جابهجایی درونشهری داشتهاند و اکنون در آستانه تغییر نسل، نیاز بهبررسی دوباره دارند؛ این بار از زاویهای تازه: کدامیک برای شهر سبز آینده مناسبتر هستند؟
ظرفیت مسافر، تفاوتی کلیدی در ماموریت
نخستین تمایز میان ون و مینیبوس، ظرفیت جابهجایی آنهاست؛ ونها معمولا بین ۷ تا ۱۵ نفر را حمل میکنند؛ درحالی که مینیبوسها ظرفیت ۱۶ تا ۳۰ نفر را دارند. همین تفاوت موجب میشود حوزه ماموریت این 2 وسیله تا حدودی متفاوت باشد. ونها بیشتر در خطوط با تقاضای کمتر، مسیرهای فرعی یا برای سرویس مدارس و شرکتها مورد استفاده قرار میگیرند. در مقابل، مینیبوسها برای خطوط با تردد بالا، مناطق پرتراکم و مسیرهای بینشهری کوتاه مناسبترند.
در نسخههای برقی نیز این تفاوت همچنان پابرجاست؛ اما ویژگیهای فنی خودروهای برقی میتواند اثر مستقیمی بر کارایی هرکدام در میدان عمل بگذارد. مثلا در شهرهایی با معابر باریک و پرترافیک، مزیت چابکی ونها میتواند بر ظرفیت بیشتر مینیبوسها برتری پیدا کند.
شعاع حرکتی و باتری؛ کدامیک بیشتر دوام میآورد؟
از جمله چالشهای اصلی خودروهای برقی، محدودیت برد حرکتی با یکبار شارژ است. ونهای برقی بهدلیل وزن کمتر و ابعاد کوچکتر، مصرف انرژی پایینتری دارند و همین امر سبب میشود با باتریهای همسطح، شعاع حرکتی بیشتری نسبت به مینیبوسهای برقی داشته باشند. از سوی دیگر، مینیبوسها برای تامین انرژی مورد نیاز جهت حمل تعداد بیشتری سرنشین به باتریهای بزرگتری نیاز دارند که این موضوع هم به افزایش وزن منجر میشود و هم زمان شارژ را طولانیتر میکند.
البته برخی مینیبوسهای برقی مدرن، مانند نمونههای چینی یا اروپایی، از فناوری شارژ سریع بهرهمند شدهاند که این مساله را تا حدی جبران میکند. بااین حال در ایران، با محدودیتهای زیرساختی در حوزه شارژ سریع و شبکه برق، برتری در این زمینه هنوز با ونهاست.
راحتی در تردد شهری و ابعاد بدنه
یکی از نکات کلیدی در ارزیابی خودرو برای استفاده شهری، سهولت حرکت در معابر پرتراکم، کوچههای باریک و امکان پارک در مکانهای محدود است. از این منظر، ونها به دلیل ابعاد جمعوجورتر، ارتفاع کمتر و شعاع گردش کوچکتر، مناسبتر هستند. رانندگی با یک ون برقی در ترافیک تهران، تبریز یا شیراز آسانتر از هدایت یک مینیبوس بزرگ است که در برخی موارد حتی ورود آن به برخی مناطق شهری ممنوع است.
همچنین ونهای برقی بهلطف بهرهگیری از سیستمهای کمکی رانندگی، دوربینهای دید اطراف، سنسورها و نمایشگرهای دیجیتال، میتوانند برای رانندههای نیمهحرفهای نیز گزینهای مناسبتر باشند؛ مسالهای که در حملونقل سازمانی یا شرکتهای خصوصی اهمیت دوچندان دارد.
هزینه نگهداری و تعمیرات؛ یک دغدغه پنهان
برقی بودن خودروها بهطور طبیعی موجب کاهش قطعات متحرک و در نتیجه، پایین آمدن استهلاک میشود. با این حال در بازار ایران که هنوز زیرساخت تعمیرات خودروهای برقی نوپاست، هرچه پیچیدگی فنی خودرو کمتر باشد، مدیریت ناوگان آسانتر خواهد بود. ونهای برقی معمولا از ساختار سادهتری برخوردارند، چه از لحاظ معماری باتری و چه سیستم تعلیق و شاسی؛ همین نکته باعث میشود هزینههای جانبی و تعمیراتی آنها درمجموع پایینتر باشد.
در مقابل، مینیبوسها بهواسطه ابعاد و وزن بیشتر، فشار بالاتری را بر قطعات وارد میکنند و نیاز بهسرویسهای تخصصیتر و گاه گرانتری دارند. البته در برخی برندهای معتبر، با ارائه گارانتی و خدمات پس از فروش فعال، این نگرانی کمتر حس میشود؛ اما در بازار آزاد، ونها فعلا اقتصادیتر بهنظر میرسند.
تاثیر روانی بر مسافران و پذیرش اجتماعی
اگرچه در نگاه فنی، ونها میتوانند گزینهای چابکتر و کمهزینهتر باشند، اما از منظر روانی و اجتماعی، مینیبوسها تصویری حرفهایتر و عمومیتر از حملونقل عمومی ایجاد میکنند. نشستن در یک ون برای مسیر شهری ممکن است حس سوار شدن در تاکسی یا خودرو شخصی را تداعی کند؛ درحالی که مینیبوس فضای عمومیتری دارد و میتواند اعتماد بیشتری در ذهن مسافران شکل دهد.
از سوی دیگر، برخی شرکتها با طراحی ونهایی مدرن، مجهز بهامکانات رفاهی مانند صندلیهای تاشو، تهویهمطبوع چندگانه و حتی وایفای، سعی کردهاند مرز میان خودرو شخصی و عمومی را محو کنند. این تغییر ذهنیت در بلندمدت میتواند بهنفع ونهای برقی تمام شود؛ بهویژه اگر بهصورت اشتراکی در ناوگان حملونقل آنلاین مورد استفاده قرار گیرند.
مساله قیمت و دسترسی؛ فاکتور مهم در تصمیمگیری
واقعیت این است که قیمت، همچنان مهمترین عامل تعیینکننده در ورود یک فناوری نوین به ناوگان شهری است. ونهای برقی معمولا قیمت پایینتری نسبت به مینیبوسهای برقی دارند؛ چه در نسخه وارداتی، چه در نمونههای مونتاژ داخل. این قیمت پایینتر موجب میشود که بخشخصوصی و حتی برخی نهادهای دولتی، در آغاز برقیسازی ناوگان خود ترجیح دهند با ونها شروع کنند. در عین حال، تامین مینیبوس برقی نیز با چالشهایی مانند محدودیت برندهای معتبر، نوسان نرخ ارز و موانع وارداتی روبهرو است. حتی اگر دولت تصمیم به واردات این خودروها بگیرد، معمولا بهدلیل هزینههای بالاتر، واردات تعداد محدودی از آنها امکانپذیر خواهد بود. این مساله، بر مزیت دسترسیپذیری ونها در شرایط فعلی ایران صحه میگذارد.
نقش زیرساخت شهری و ایستگاههای شارژ
یکی از مهمترین مولفهها در استفاده موفق از خودروهای برقی، زیرساخت مناسب شارژ است. ونها بهدلیل جثه کوچکتر و نیاز کمتر به فضا، راحتتر در پارکینگهای عمومی، مجتمعهای تجاری یا حتی کنار خیابان شارژ میشوند. بسیاری از مدلهای جدید ونهای برقی نیز از سیستم شارژ AC خانگی پشتیبانی میکنند و نیازی به ایستگاه DC ندارند.
در مقابل، مینیبوسها نیاز بهفضای بزرگتری برای پارک و شارژ دارند و چون اغلب در ساعات شلوغی کار میکنند، خارج کردن آنها از سرویس برای شارژ ممکن است در بهرهوری ناوگان اختلال ایجاد کند. در شرایطی که ایستگاههای شارژ سریع در ایران هنوز در مراحل ابتدایی توسعه هستند، این مساله به یکی از نقاط ضعف مینیبوسهای برقی در قیاس با ونها تبدیل شده است.
بهرهوری اقتصادی؛ تحلیل بلندمدت صرفهجویی
در نگاه کوتاهمدت، تفاوت قیمت خرید میان ون و مینیبوس ممکن است تصمیمگیری را ساده کند. اما اگر نگاه را به بازههای طولانیتر معطوف کنیم، بهرهوری اقتصادی آنها در بلندمدت متفاوت خواهد بود. مینیبوس برقی با ظرفیت بالاتر، درصورتی که خط پرمسافر داشته باشد، میتواند با حمل تعداد بیشتر مسافر در هر نوبت تردد، هزینه سرمایهگذاری اولیه را توجیه کند.
در مقابل، ون برقی ممکن است با دفعات تردد بیشتر، هزینههای جانبی مانند تعمیرات یا شارژ مکرر بیشتری را تحمیل کند. اما برای مسیرهای با تقاضای کمتر یا ساعتهای خارج از اوج مصرف، ون همچنان گزینهای کارآمدتر باقی میماند. این تحلیل نشان میدهد هرکدام از این دو نوع خودرو در صورت استفاده صحیح، میتوانند بازده اقتصادی مناسبی داشته باشند؛ بهشرط آنکه ماموریت عملیاتیشان بهدرستی تعریف شود.
تجربه جهانی؛ شهرهای سبز چگونه انتخاب میکنند؟
نگاهی بهروند جهانی توسعه حملونقل برقی نشان میدهد کشورهای مختلف متناسب با زیرساخت، تراکم شهری و سیاستهای زیستمحیطی، راهبردهای متفاوتی برای استفاده از ون یا مینیبوس برقی در پیش گرفتهاند. در اروپا، تمرکز اصلی بر مینیبوسهای برقی بوده است؛ بهویژه در شهرهای تاریخی با بافت متراکم مانند آمستردام، بارسلونا یا پراگ که جایگزینی مینیبوسهای دیزلی قدیمی با نسخههای برقی، هم برای کاهش آلایندگی و هم برای کاهش آلودگی صوتی اولویت پیدا کرده است.
در آلمان، پروژههایی مانند »e-Bus Berlin« موفق شدهاند مینیبوسهای برقی با ظرفیت حدود ۲۰ نفر را در مسیرهای پرتردد و فرودگاهی بهکار گیرند. این کشورها با سرمایهگذاری در زیرساخت شارژ سریع و تعمیرگاههای تخصصی، توانستهاند استفاده از مینیبوسهای برقی را با بهرهوری بالا همراه کنند.
در مقابل، برخی کشورهای آسیایی مانند چین، هند و کرهجنوبی بیشتر بهسمت استفاده ترکیبی از ون و مینیبوس برقی رفتهاند. در چین، شهرهایی مثل شنژن و گوانگژو از ناوگان عظیم ونهای برقی برای خدمات تاکسی اینترنتی، حملونقل بین منطقهای و حتی خدمات شهری مانند جمعآوری زباله استفاده کردهاند. شنژن بهعنوان یکی از پیشگامان جهانی، اعلام کرده که تمام ونها و مینیبوسهای عمومی شهر بهطور کامل برقی شدهاند.
در کرهجنوبی نیز شرکتهایی مانند هیوندای با عرضه ونهای برقی برای ناوگان شرکتهای بزرگ، نشان دادهاند که زیرساخت شارژ خانگی و تجاری میتواند کاربرد ونها را گسترش دهد. در هند، پروژههای پایلوت در شهرهایی مانند دهلی و بنگلور، ونهای برقی را بهعنوان سرویس مدرسه یا حملونقل بانوان مورد استفاده قرار دادهاند.
در آمریکای شمالی، وضعیت متفاوت است. برخی شهرهای ایالاتمتحده مانند لسآنجلس و نیویورک، بیشتر بهسمت مینیبوسهای برقی در محوطه ایستگاههای مترو و سرویسهای عمومی رفتهاند؛ اما همزمان شرکتهایی مانند Amazon یا UPS صدها دستگاه ون برقی از برندهایی چون Rivian، Ford یا BrightDrop را برای خدماترسانی شهری بهکار گرفتهاند. این روند نشان میدهد ون برقی در بخش خصوصی و خدمات لجستیکی، حتی بیش از حوزه حملونقل عمومی کاربرد دارد.
از مجموع این تجارب میتوان نتیجه گرفت که در سطح جهانی، استفاده از ون یا مینیبوس برقی نه بهعنوان جایگزین یکدیگر، بلکه بهعنوان مکمل در یک شبکه حملونقل چندلایه در حال گسترش است. هر شهر متناسب با نیاز، شرایط اقلیمی، تراکم جمعیت و سطح توسعه زیرساخت، ترکیب خاص خود را برگزیده است. درس بزرگ این تجربهها برای ایران، پرهیز از انتخاب تکبعدی و حرکت بهسوی یک مدل ترکیبی و هوشمندانه است که در آن هم ونها و هم مینیبوسها، هر کدام در جای مناسب خود قرار گیرند.
آینده ناوگان شهری؛ ترکیب یا جایگزینی؟
در نهایت، نباید ون و مینیبوس برقی را بهعنوان دو رقیب در نظر گرفت که یکی باید جای دیگری را بگیرد؛ بلکه این دو میتوانند مکمل هم در یک شبکه حملونقل هوشمند و کمکربن باشند. در شهرهایی که نیاز به انعطافپذیری بیشتر، مسیرهای کوتاه و پراکندگی سفر وجود دارد، ون برقی میتواند با استفاده از الگوریتمهای مسیریابی و هوش مصنوعی، مسافران را بهمقصد برساند. درحالی که مینیبوسها، نقش ستون فقرات شبکه حملونقل عمومی را در مسیرهای پرتردد و شریانی ایفا خواهند کرد.
مناسبترین رویکرد، ترکیب هوشمندانه این 2 نوع وسیلهنقلیه برقی در قالب یک سیستم منسجم و هدفمند است؛ سیستمی که بر پایه دادههای ترافیکی، نیازسنجی مسافران و تحلیل هزینه- فایده طراحی شده باشد. چنین آیندهای، تنها با همکاری مشترک دولت، بخشخصوصی و استارتآپهای حملونقل محقق خواهد شد.